
سلام
این روزا دلم خیلی گرفته...احساس می کنم دارم عوض میشم...دارم بهتر میشم البته فکر می کنم...دعا می کنم که بهتر بشم...
می دونی این روزا به چی فکر می کنم؟ به شهدا...به جانبازا...به فدا کارا...به اونایی که رفتن سراغ خدا...به دنیا گفتن برو بینیم بابا خدا رو عشق است...کسایی که از عمرشون...جوونیشون...عزیزاشون...داراییاشون...خلاصه همه چیزشون گذشتند تا به ابدیت برسند...اونایی که برای نجات جون دیگری خودشون رو فدا کردن...عاشقایی که مردونه رفتن جنگیدن برای خدا...برای اسلام ...برای ناموس...برای وطن...برای ایران . . .
کسای دیگه ای هم هستن که وقتی بهشون فکر می کنم اشک تو چشام جمع میشه...افرادی که عزیزشون شهید میشه و خم به ابرو نمیارن...می دونی کیو میگم...انصافا دمشون گرم...خیلی دمشون گرم...
در لابلای این فکر کردن همش کربلا جلو چشمامه...نمی دونم چطوری بگم...یه طفل شیش ماهه...نوجونای هم و سال خودم...یه سقای بی دست...یه دختر با چشای گریون...یه عمه غمخوار...یه امام بی سر...همش میان جلو چشمام...
یا حسین! یا ابوالفضل! یا زینب! یا علی اکبر! یا علی اصغر! یا قاسم بن الحسن! یارقیه!
یا زهرا!!!!!
نظرات شما عزیزان:

وبلاگت قشنگه
راستی محرم هم تسلیت
:: موضوعات مرتبط: نوشته های نقابدار، دل نوشته، ،
:: برچسبها: یا حسین, شهید شهدا, نقابدار, نقابدار تنها,
